باور اینکه دیگه نباشی سخته، رفتنت، ازدواجت هیچ کدوم به اختیار خودت نبود .
چرا باید قرباتی می شدی؟به چه حقی ، حق زنده بودن را ازت گرفتند؟
قاتلت چه قصاص بشه یا نشه تو دیگه بر نمی گردی...امثال من تو هر کجای دنیا باشیم سوئد یا بلوچستان فرقی نمی کنه همیشه مجبوریم و محکوم...
با تمام وحودم سر خوردگی ناشی از خشم همیشگی از اینکه نمی تونم کاری بکنم و خیلی چیزایِ دیگه حس می کنم. صحنه ی گریه های خواهرات و ضجه های مادرت تا آخر عمر باهام می مونه.
|
http://haloscan.com/tb/saazyin/1606457834082458710